زارع‌کُلُپِّه، غلامرضا (20 مرداد ۱۳۳۷-2 بهمن ۱۳۶۵)، فرمانده گروهان ۲ گردان قائم تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
غلامرضا زارع در روستای کلپه از توابع شهرستان ابرکوه* در جنوب غربی استان یزد* به دنیا آمد. پدرش، نجف به کشاورزی اشتغال داشت و مادرش، عشرت ستار، خانه‌دار بود (بابایی ابرقویی، ص ۲۷۳؛ ادارة ثبت‌احوال ... ).
غلامرضا دورۀ ابتدایی را در دبستان فردوسی (شهید محمود زارع کنونی) روستای شهراسب نزدیک محل زندگی‌اش و مقطع راهنمایی را در مدرسة ضمیمة خواجه نظام ابرکوه خواند؛ اما پس از آنکه کلاس اول دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت، برای کمک به تأمین مخارج زندگی تحصیل را رها کرد و برای کار به شیراز رفت و مدتی شاگرد بنا و گچ‌کار شد (ادارة آموزشوپرورش ... ؛ بابایی ابرقویی، همانجا؛ فرهنگ ... ، ذیل نام).
غلامرضا در ۱۶ تیر ۱۳۵۶، به خدمت نظام‌وظیفه رفت و پس از گذراندن دورة آموزش نظامی در پادگان ۰۵ کرمان، به گارد شاهنشاهی تهران فرستاده شد. در ۱۱ آذر ۱۳۵۷، در پی فرمان امام خمینی (ره) مبنی‌بر تَرک سربازخانهها، از خدمت سربازی فرار کرد (ج 5، ص ۱۵۵).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادامة دورة سربازی را در ۱۶ تیر ۱۳۵۸، به پایان رساند و حدود سه ماه بعد، در ۱۰ مهر ۱۳۵۸، با گُلدانه محمد منصورخانی ازدواج کرد (سپاه ... استان ... ، فرم ... ؛ بابایی ابرقویی، ص ۲۷۶).
غلامرضا در ۱۳۶۰ ش، به عضویت بسیج ابرکوه درآمد و پس از گذراندن دوره‌های آموزش نظامی، در ۲۴ فروردین ۱۳۶۱، به جبهة جنگ در خوزستان اعزام شد و با سمت تک‌تیرانداز در عملیات بیت‌المقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، غرب رود کارون، با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادة اهواز ـ خرمشهر، شرکت کرد و از ناحیة پا مجروح و برای مداوا، به بیمارستان ولیعصر(عج) قائمشهر در استان مازندران فرستاده شد. پس از بهبود، در ۲۳ اردیبهشت، از بیمارستان ترخیص شد و به ابرکوه بازگشت (بنیاد ... ؛ سپاه ... منطقه ... ، معرفی‌نامه).
او در ۲۷ خرداد ۱۳۶۱، به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد درآمد و برای گذراندن دورة آموزش عمومی نظامی به مدت دو ماه و نیم به پادگان آموزشی شهید عبدالله مسگر (امام حسین(ع) کنونی) در شیراز اعزام شد. ۲۴ شهریور همان سال، به اهواز رفت و در تیپ ۳۵ امام سجاد(ع) با سمت فرمانده دستة یکی از گروهان‌ها در عملیات محرم (10 آبان ۱۳۶۱)، که در جبهة جنوبی، عین خوش، زبیدات، با هدف تصرف سرپل در منطقة العمارة عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی اجرا شد، شرکت کرد. در دی ماه همان سال، به ابرکوه بازگشت و در سپاه پاسداران آنجا به خدمت مشغول شد و از ۸ بهمن ۱۳۶۲، مسئولیت حفاظت از نمایندة ولی فقیه و امام‌جمعة ابرکوه را بر عهده گرفت (سپاه ... منطقه، ارسال ... ؛ سپاه ... استان، گواهی مسئولیت ... ، حکم ... ). پس از پایان این مأموریت، در ۱۲ مهر ۱۳۶۳، به بوکان در جنوب آذربایجان غربی اعزام شد و در واحد ادوات تیپ احمد بن موسی(ع) فرماندهی قبضة تفنگ ۱۰۶میلی‌متری را بر عهده گرفت؛ سپس، همراه با نیروهای تیپ در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳)، که در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف قطع جادة بصره ـ العمارة عراق و تهدید بصره از شمال شرکت کرد و تا ۲۸ فروردین ۱۳۶۴، در جبهة حضور داشت؛ پس‌ازآن، به ابرکوه بازگشت و بار دیگر، حفاظت از امام‌جمعة آنجا را بر عهده گرفت (سپاه ... استان، تأیید مأموریت ... ، تأیید مسئولیت، جدول ... ).
غلامرضا در ۴ بهمن ۱۳۶۴، بار دیگر به جبهة جنوب اعزام و با سمت معاون فرمانده یکی از گروهان‌های گردان حضرت قائم(عج)* از تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* به خدمت مشغول شد. در ادامه، در عملیات کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵)، در جبهة جنوبی، ابوالخصیب، با هدف تصرف آنجا و محاصرۀ نیروهای مستقر در شبه‌جزیرۀ فاو و تهدید بصره از جنوب شرکت کرد؛ پس‌ازآن، در عملیات کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۴)، در جبهة جنوبی، شلمچه، با هدف تصرف آنجا و پیشروی به سوی بصره سمت فرماندهی گروهان ۲ گردان قائم(عج) را بر عهده داشت که در جریان همین عملیات براثر اصابت تیر و ترکش به پشت سر و گردن به شهادت رسید. پیکرش را در روضببب‌الشهدای ابرکوه به خاک سپردند (سپاه ... استان، گواهی مسئولیت، گواهی شهادت ... ).
شهید غلامرضا زارع به اجرای احکام دین و اقامۀ نماز اول وقت صلۀ رحم پایبند بود. همیشه از همسرش می‌خواست تا در نبودش، ضمن رسیدگی به امور فرزندانشان مراقب باشد تا تا در تحصیل علم و نماز کوتاهی نکنند (بابایی ابرقویی، ص ۲۷۴).
در بخشی از وصیت‌نامة شهید آمده است: «آگاهانه پا به عرصة نبرد گذاشتم و با دشمنان اسلام و خدا و پیامبر اسلام (ص) به نبرد پرداختم و تا آخرین قطرة خون خود نسبت به اسلام، انقلاب و حضرت امام [ره] وفادار بوده و هستم و از حیثیت آن‌ها دفاع می‌کنم و هیچ باکی از کشته‌شدن در راه این اهداف ندارم. البته اگر لیاقت کشته‌شدن در راه این اهداف را داشته باشم، باعث افتخار من است و تنها آرزوی من شهید‌شدن در راه خدا و انقلاب اسلامی می‌باشد» (بش).
از او سه فرزند به نام‌های روح‌الله، مهدی هر دو کارمند ادارة دادگستری شهرستان ابرکوه و زینب، شاغل در شبکة بهداشت و درمان این شهرستان باقی مانده است. به‌پاس خدمات ایثارگرانه‌اش، در خرداد ۱۳۸۸ ش، وزارت آموزشوپرورش گواهی‌نامة افتخاری دورة متوسطه را به وی اعطا کرد (وزارت ... )؛ همچنین، برای گرامی‌داشت یاد او، نامش را بر کوچه‌ای در ابرکوه و خیابانی در ضلع شمالی آرامستان بهشت زهرای ابرکوه نهاده‌اند.
مآخذ: ادارة آموزشوپرورش شهرستان ابرکوه، کارنامه تحصیلی پایة اول متوسطه، سند مورخ شهریور ۱۳۵۴، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ ادارة ثبت‌احوال شهرستان آباده، شناسنامه، سند بی‌تا، سند بش ، موجود در همانجا؛ امام خمینی (ره)، صحیفه، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1389 ش؛ بابایی ابرقویی، محمدرضا، سرداران سروقامت (روحانیان و سرداران شهید شهرستان ابرکوه)، یزد: چشم‌وچراغ، ۱۳۹۸ ش؛ بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قائمشهر، معرفی مجروحیت، سند مورخ ۲۳ اردیبهشت۱۳۶۱، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ زارع کلپه، غلامرضا، وصیت‌نامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، تأیید مأموریت و حکم مسئولیت، سند مورخ ۷ شهریور ۱۳۶۸، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، تأیید مسئولیت، سند مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، جدول سنوات خدمتی، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، حکم مأموریت، سند مورخ ۸ بهمن ۱۳۶۲، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تطبیق ایثارگران، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۳ بهمن ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همانجا؛ همان،گواهی مسئولیت، سند مورخ ۲۲ آذر ۱۳۷۶، سند بش، موجود در همانجا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقة ۹، ارسال پرونده، سند مورخ ۱۳ شهریور ۱۳۶۱، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، معرفی‌نامه، سند مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ وزارت آموزشوپرورش، گواهی‌نامه افتخاری دورة متوسطه، سند مورخ ۱۸ خرداد ۱۳۸۸، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد.
/ خدیجه بابایی ابرقویی/